به گزارش اخبار بورس اقتصادشهروند ، پاسخ به این سوال خیلی ساده است : تا زمانی که تقاضا برای سهام وجود دارد! به قول پل ساموئلسون برنده جایزه نوبل اقتصاد ، اگر به یک طوطی عرضه و تقاضا را یاد بدهید نصف اقتصاد را به او یاد داده اید. اما نصف دیگر تحلیل این پاسخ ساده این است که عوامل موثر بر تقاضا در بورس تهران را به درستی شناسایی کنید.
در یک فضای انتزاعی بازار سرمایه قرار است تمام اطلاعات مربوط به شرکتها کاملا شفاف در اختیار همه بازیگران قرار گیرد. در این شرایط آنها که قادرند خرید انجام دهند با بررسی وضعیت مالی ، فنی ، سرمایه گذاری ها و پیش بینی از شرایط آینده به خرید سهام یک یا چند شرکت متمایل خواهند شد. هرچه فضای اقتصادی از ثبات بیشتری برخوردار باشد و تهدیدی متوجه آن نباشد ، قطعا تصمیم گیری ساده تر ، دقیق تر و مطمئن تر خواهد بود. در این شرایط آنچه موجب ایجاد تقاضای موثر می شود ، سود آوری شرکت است. قیمت سهم تا جایی بالا خواهد رفت که پیش بینی تحقق سود در آینده به آن اجازه می دهد.
حالا اگر به هر دلیلی این سود پیش بینی شده کاهش یابد قطعا تقاضا متوقف و عرضه آن سهم توسط سهام داران شروع خواهد شد.
اما همه ما می دانیم در بورس تهران این شرایط برقرار نیست. اقتصاد کشور ثبات لازم را ندارد. هر روز اخبار متفاوتی از سیاست خارجی و اقتصادی در فضای رسانه ای منتشر می شود. دستورالعملها ، قوانین و تصمیمات اقتصادی وزارت خانه ها روزانه تغییر می کنند. اطلاعات شرکتها از شفافیت لازم برخوردار نیست. در این شرایط پیچیده متقاضیان سهام حقیقی و خرد ابزاری برای تصمیم گیری نخواهند داشت.
در این شرایط متقاضیان بازار سهام ، رفتاری گله ای (herd behavior) خواهند داشت. رفتار گله ای صرفا براساس جو روانی ، شایعات مثبت ، فضای رسانه ای شکل می گیرد. افراد اندکی که در جلوی این دسته هستند سود سرشار می برند و افراد زیادی که در انتهای دسته باشند زیان هنگفت! در حقیقت سود افراد برنده از جیب افراد بازنده برداشته می شود.
در مدل حقیقی (که چنین کارکردی را از بورس انتظار داریم ) مبنای تقاضا براساس سود بنگاه ( فارغ از هر برداشتی که به سود باکیفیت از یک بنگاه اقتصادی دارید) بنیادین خواهد بود. قیمت سهام به علت رشد تقاضا ، افزایش پیدا می کند اما چون معیارهایی برای شناسایی ارزش سهام وجود دارد به سرعت هم اصلاح می شود. اما هنگام رفتار گروهی از بازیگران سهام معیار ارزش سهم رفتار گروه و جو روانی حاکم است. مخصوصا اگر سهامداران تخصص و مهارت لازم را نداشته باشند بیشتر به شنیده ها و شایعات اعتماد می کنند و براساس آنها تصمیم می گیرند.
سقوط بازار بورس تهران در مرداد ۱۳۹۹ هم ناشی از همین رفتار سهامداران بود. وقتی این رفتار بر بورس حاکم باشد ، امکان عمل براساس تحلیل بنیادین نیز از همه سهامداران گرفته می شود. در این شرایط هروقت ابتدای دسته شروع به فروش سهام کنند و فضای روانی و شایعات منفی حاکم شود ، به تدریج بقیه دسته هم فروشنده خواهند شد و براساس همان اصل عرضه و تقاضا ، وقتی خریداری نباشد هرچیزی بی ارزش می شود حتی طلا !
حالا به نظر شما فضای حاکم بر تقاضای سهام بورس تهران در کدام مدل قرار می گیرد؟!