دکتر علیرضا خجسته پور – زنجیره ارزشمند صنعت نساجی از الیاف و نخ شروع می شود و تا محصول نهایی همچون پوشاک و انواع پارچه و موکت و فرش ادامه می یابد. این زنجیره با ارزش، قریب ۳۰ سال پیش یک چهارم تولیدات صنعتی کشور را در دل داشت و حالا با تاسف باید گفت که طبق آمارهای منتشر شده به حدود یک بیستم یعنی تنها ۵ درصد در سال ۱۳۹۸ رسیده است. صنعتی که با نام ایران و ایرانی عجین شده بود و آوازۀ صنعت ایران را به گوش جهانیان در شرق و غرب عالم می رساند حالا دچار چنین افول دردناکی شده است.
اما حلقه های مفقوده کدام هستند؟ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی گزارش آسیب شناسانه ای از عملکرد صنایع نساجی و پوشاک ارائه داده است. از نکات قابل توجه در این گزارش، بررسی عملکرد ارزش افزوده و ارزش ستانده صنعت نساجی و پوشاک برحسب توزیع بنگاه است. این امر دلالت بر این دارد که بنگاه های خرد فعال در این صنعت نسبت به بنگاه های بزرگ و متوسط بطور نسبی عملکرد بهتری دارند. به عبارتی واحدهای خرد در این صنعت نقش مهمی دارند که باید در خصوص آنها برنامه ریزی دقیق صورت گیرد، این درحالی است که واحدهای مذکور، درجۀ سازمان یافتگی پائینی دارند.
اما مشکلات این صنعت، متاسفانه به همین موارد محدود نمی شود. سیر نزولی تشکیل سرمایه در این بخش، حاکی از کهنگی ماشین آلات و فرسوده شدن فناوری تولید در این بخش و در نهایت زوال تولید است. نگاهی به آمارها نشان می دهد که سهم تشکیل سرمایۀ ثابت صنعت نساجی که از کل صنعت در سال ۱۳۸۱ برابر با ۱/۷ درصد بوده و حتی در سال ۱۳۸۲ به عدد۳/۱۰ درصد رسیده است، طی یک روند نزولی به ۱/۳ درصد درسال ۱۳۹۸ تنزل یافته است.
قصۀ پرغصه ماجرا آنجاست که مطابق گفته های دبیر انجمن صنایع نساجی ایران میزان واردات در کل صنعت نساجی پوشاک در سال ۱۴۰۱ قریب ۲ میلیارد دلار بوده است. دقت کنید ۲ میلیارد دلار تنها برای یکسال و این در حالی است که براورد شده است با ۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری در طول یک برنامۀ ۵ ساله می توانیم کل صنعت نساجی و پوشاک کشور را باز سازی و نوسازی و ایجاد سرمایه گذاری نمائیم.
حلقه مفقودۀ دیگر تامین مواد اولیه است که یکی از مهمترین ماده اولیه این بخش در حوزۀ الیاف طبیعی پنبه هست که بخش زیادی از آن از طریق واردات تامین می شود. اگر بتوان از ظرفیت های اجرایی و تقنینی موجود برای ایجاد و تکمیل زنجیره پایدار و باکیفیت در صنایع نساجی و پوشاک و صنایع پشتیبان آن از طریق هدفگذاری برای تامین مواد اولیه مورد نیاز صنعت نساجی و برنامه ریزی در وزارتخانه های مرتبط برای اجرا و ارائه بسته های حمایتی در این خصوص استفاده کرد، شاید بتوان گفت که قدم های اساسی در این حوزه برداشته خواهد شد.
صنعت نساجی ایران که روزگاری برتارک دنیای تجارت می درخشید، امروز علیرغم تلاش های فراوان در گیرودار مشکلات داخلی و رقابتهای منطقه ای و فرامنطقه ای از گردونۀ این رقابت ها عقب افتاده است. کیفیت تولیدات یکی دیگر از حلقه های مفقودۀ این صنعت است. بهبود فناوری های مورد استفاده در صنعت نساجی از طریق اعطای مشوق هابه واحدهای نوآور و تعیین اعتبارات لازم و دستگاهای متولی در قانون برنامۀهفتم توسعه برای اجرای طرح بازسازی و نوسازی صنایع نساجی یکی دیگر از راهکارهای اساسی در رفع مشکلات این صنعت خواهد بود.
امروز که الگوهای کسب و کار در فراسوی مرزهای زمینی تعریف می شود، توسعۀ ظرفیتهای صادراتی و توسعۀ برندهای ملی از طریق طراحی سازوکار تولید مشترک (joint) با برندهای منطقه ای و جهانی و ساماندهی صادرات شرکت ها در قالب شرکتهای مدیریت صادرات و تمرکز بر ایجاد قدرت رقابتی در صنایع نساجی از طریق توسعۀ مراکز مهارتی طراحی و مد و پرداختن به موضوع نوآوری در این صنعت و پرورش شرکتهای دانش بنیان علی الخصوص در حوزۀ تجهیزات مورد نیاز این صنعت متناسب با استانداردهای جهانی و منطقه ای می تواند به افزایش قدرت رقابتی این صنعت با رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای کمک شایانی نماید. همۀ آنچه گفته شد تنها گوشه ای از مشکلات و راهکارهای رفع آن در این صنعت مهم بود.
فرهنگ سازی مصرف مصنوعات داخلی روی دیگر سکه حمایت از صنعت نساجی ایران عزیز است. دستگاه های مسئول و متولی علی الخصوص صدا و سیما لازم است با ارائه برنامه های مناسب، مردم را به استفاده از تولیدات نساجی داخلی تشویق نمایند و دستگاهای متولی مبارزه، با قاچاق نیز امیدواریم که به مسئولیت خود برای مبارزه با این پدیده شوم و آفت تولید داخل بیشتر همت گمارند و یادمان باشد که در مسیر رسیدن به قلۀ افتخار، تلاش و از خود گذشتگی دوپای این حرکت عظیم است.